معنی رمان جیمز بالدوین

حل جدول

رمان جیمز بالدوین

سرزمینى دیگر

برفراز کوه سخن بگو


رمان جیمز پلانکت

شهر بى بند و بار


رمان جیمز جویس

دوبلینى ها


رمان جیمز فنیمور کوپر

دهانه آتش فشان

واژه پیشنهادی

اثری از جیمز بالدوین

آهنگ هایی برای آقای چارلی

برو آن را بر روی کوه بگو

بار دیگر آتش


رمانی از جیمز بالدوین

اگر خیابان بیل می‌توانست حرف بزند

اتاق جووانی

سخن بزرگان

مارگارت بالدوین

هنگامی که توهین بزرگی به ما میشود، تا زمانی که گذشت نکنیم، حالمان بهتر نمیشود.

بیوگرافی

الک بالدوین

بازیگر (1958، آمریکا). با نام الکساندر ری‌بالدوین سوم به دنیا آمد. تحصیلاتش را در رشته علوم سیاسی و هنرهای نمایشی به پایان برد. از نیمه دوم دهه 1980 وارد سینما شد و خیلی زود به شهرت رسید. برادرانش ویلیام، دانیل و استیون نیز بازیگر هستند. همسر سابقش «کیم بیسینگر» بازیرگ نامدار سینمای معاصر آمریکاست که کنار یکدیگر در فیلم‌های «مرد ازدواج‌کننده» و «گریز» شرکت داشته‌اند.

لغت نامه دهخدا

رمان

رمان. [رَ] (نف) ترسو و هراسان و گریزان. (ناظم الاطباء). شمان. (از برهان قاطع). رمنده. در حال رمیدن. رجوع به رمیدن شود:
بیابانی از وی رمان دیو و شیر
همه خاک شخ و همه ره کویر.
فردوسی.
رمان دید از او نامداران خویش
بر آنسان که بیند رخ گرگ میش.
فردوسی.
شد آن لشکر گشن پیش تورگ
رمان چون رمه ٔ میش از پیش گرگ.
اسدی.
هوا جای خاک و زمین جای خون
رمان ژنده پیلان و گردان نگون.
اسدی.
آنکه از گربه ای رمان باشد
کی خدای همه جهان باشد.
سنائی.

رمان. [رُم ْ ما] (ع اِ) انار و آن شش مزه دارد مانند سیب. (آنندراج). نار: فیهما فاکهه و نخل و رمان. (قرآن 68/55). رجوع به انار شود.

رمان. [رُم ْ ما] (اِخ) نام قصری است در واسط عراق و ابوهاشم یحیی بن دینار رمانی بدانجا منسوب است. (معجم البلدان).

معادل ابجد

رمان جیمز بالدوین

454

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری